مردی از این که زنش به
گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود، یک روز گربه را برد و چند
تا خیابان آن طرف تر ول کر. ولی تا به خانه رسید، دید گربه زود تر از اون
برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود.
بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند، از چندین پل و رودخانه پارک و
غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد. آن شب
مرد به خانه بر نگشت... آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه کره خر خونه
هست؟
زنش گفت: آره.
مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!
پیغام گیر تلفن پدربزرگ و مادربزرگ ها !
کلاسهاى آموزشی براى خانم ها و آقایان
10955 بازدید
1 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
27 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian